دستش درد نکنه...

 
دستش درد نکنه...
 
باران را میگویم...
 
به شانه ام زدو گفت:خسته شدی..امروز را تو استراحت کن
 
من به جایت میبارم...

رفع بلا...


شکستني رفع بلاست؛
اما، باور نميکند...

دلم...!

دل تنگم...


دل‌ تنگم
مثل مادربزرگ بي سوادي که
هواي بچه اش را کرده
ولي بلد نيست شماره اش را بگيرد...

دلم...


دلم کار دست است ....
خودم بافتمش ! تارش را از سکوت ؛ پودش را از تنهايي ....
همين است که "خريدار" ندارد ....

این صدای مزاحم....

 

بعد تو يہ صداے مزاحمے هيچ وقت ولمــ نکرد
يہ صداے مبهمے كہ هر دمــ تو گوشمــ

مےگف:

باختے دختر!!!

خیال تو....


برو...
بگذار..
بيدار شوم...
بايد بروم...
خيال تورا
به دوش کشيدن خرج دارد...

منو تنهایی...

باران میخواهم

آنقدر شدید که

منو تنهایی ام را بشویذ

و ببرد...

هیس.....

هیس

به سایه ات بگو آهسته رد شود

دلم تازه آرام گرفته....

همه تنهاییم...

هی کافه چی

میزهایت را تک نفره کن....

نمیبینی؟

همه تنهاییم....

احساساتم....


مـــدت هـــاســـت
احســـاس ميــکنـــم کـــر و لالــ شــــدم !!
ايــــن روزهـــا
صـــداي احســاســاتـــم رو
فقـــط صفحــه ي کيبــوردم ميشنــــــوه!!

قسمت....

خدايـــا آخه اين قــســمــتت رو کجا فرســتادي

که تــا نـوبــت ما ميشه مي گن . . . نـ ـ ـ ـ ـ ـــيـ ـ سـ ـ ـتــــــــ ـ ـ ـ!!!

باورکن...

خـــــــــــدا دلم زنگ تفريح مي خواد..

باور کن خسته شـــــــدم..


از اين کلاس رقصيدن به ســاز دنيـــــــا

خدایا...

 

خــُدايا..!

ميتونــَم چــَند لحــظه بـآهـآت خـــلوَت کــُنــَم؟؟

قـــول ميــــدَم،

بيشــتــَر از چـند لحـظه وقتـِت رو نگيــرَم.

. گوشــت رو بيــآر جلــو... بيـآ... نـــزديک تــَر

"مـَن خسـته ام" مـــي شـــِنَـــوي؟؟

تنها

 

رانَندِه اسکِناسِ مُچالِهـ را از دَستَم گِرِفت وَ گُفت :

يِک نَفَريد ؟؟؟...

مَکثي کَردَم وَ بي حوصلهـ گُفتَم

بَلهـ آقــآ!خِيلي وَقتهـ...! :|